بررسی تطبیقی افعال مسیرنمای زبانهای فارسی میانه و نو
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایرانفائقه شاهحسینی 1 , بلقیس روشن 2 , نرجس بانو صبوری 3 , آرزو نجفیان 4
1 - پیام نور
2 - پیام نور
3 - پیام نور
4 - پیام نور
کلید واژه: ردهشناسی شناختی فعلمحور تابعمحور فارسی میانه فارسی نو,
چکیده مقاله :
ردهشناسی شناختی بر اصول مفهومی، تجربه و ادراک متمرکز است و میخواهد جهانیها و تفاوتهای موجود در بازنمایی مقولهها، تجربهها و موارد دیگر را در زبانهای دنیا بررسی کند. یکی از اصول بنیادین زبانشناسی شناختی و به تبع آن ردهشناسی شناختی، مردود دانستن تمایز میان زبان شناسی درزمانی و همزمانی است. در حقیقت، بی توجهی به تغییراتی که در طول زمان در زبان صورت پذیرفته است، به نادیده گرفتن شواهدی میانجامد که به صورت تاریخی بر درک کاربردهای امروزی یک زبان اثر گذاشتهاند. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر بررسی اَشکال بیان رویدادهای حرکتی فعل در زبان فارسی میانه (با تأکید بر آثار فارسی میانه زردشتی) و مقایسه آن با زبان فارسی نو برای پاسخ به این پرسش است که در طول زمان و در ادوار مختلف زبان فارسی، بازنمایی رویداد حرکتی فعل دستخوش چه تغییراتی بوده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر، ردهشناسی شناختی تالمی (2000) است که بر مبنای آن، زبانها بسته به آنکه شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابعهای آن رمزگذاری کنند، به دو رده فعلمحور و تابعمحور تقسیم میشود. يكي از اجزاي اصلي رويداد، حركت مسير است. بازنمود اين رويداد و اجزاي آن در زبانهاي مختلف به روشهاي متنوعی انجام ميگیرد. هر زبان با استفاده از امكانات و گرايش هايي كه دارد، اين اجزا را به شيوهاي خاص نشان ميدهد. بدین ترتیب فعلهاي حركتي انواع مختلفي از اطلاعات مسير حركت را بازنمایی میکنند. در این مقاله، افعال حرکتی زبان فارسی میانه و نو از همین دیدگاه بررسی و بر اساس سازوکار شناختی مقایسه شده است. بررسی ها نشان داد که فعل در زبان فارسی میانه برای بازنمایی اطلاعات مسیر از امکان فعلمحوری بهره میگرفته، در حالی که زبان فارسی نو این امکان را گسترش داده است و علاوه بر فعل-محوری، از امکان تابعمحوری نیز استفاده میکند. میتوان این نتیجه را اینگونه تفسیر کرد که با بسط گسترۀ شناختی سخنگویان زبان در طول زمان، زبان از امکانات بیشتری برای بیان مفاهیم استفاده میکند.
Cognitive typology is focused on conceptual principles, experience, and cognition to analyze language universals and differences in the representation of categories, experiences, etc. among the languages of the world. One of the fundamental principles of cognitive linguistics, and thus cognitive typology is the rejection of the distinction between diachronic and synchronic linguistics. In fact, neglecting the changes a language goes through time, results in neglecting the evidences that historically affected today’s language use. Therefore, this research aims to study different ways of using motion verbs in the Middle Persian (focusing on Zoroastrian Middle Persian) and comparing them with Modern Persian to find out about the changes in representation of motion verbs through the history of Persian language. Theoretical framework of this research is cognitive typology (Talmy, 2000) based on which languages are classified into two types of verb-framing and satellite-framing. In verb-framing languages, the information about path of movement is expressed in a verb, but in satellite –framing languages, information about the path is expressed outside the verb. One of the main elements of events is the path of motion which is represented in different ways in different languages based on their features and capacities. Therefore, motion verbs represent different information about the path of motion. In this article motion verbs in Middle and Modern Persian are analyzed and compared based on a cognitive approach. Results show that in this regard, Middle Persian is verb-framing, but Modern Persian is both verb-framing and satellite framing which may be due to the cognitive development of the speakers through time, and the growing capacity of languages to communicate the concepts.