تعیین گستردگی سطوح و مرزهای سکانسی در سازند کژدمی برمبنای چینه نگاری سکانسی لرزه ای
محورهای موضوعی : زمین شناسی مخازن نفتمیلاد گودرزی 1 , محمدفرید قاسمی 2 , عباس صادقی 3 , احمد یحیایی 4
1 - گروه حوضه های رسوبی و نفت، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 - گروه حوضه های رسوبی و نفت، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
3 - گروه حوضه های رسوبی و نفت، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
4 - شرکت نفت فلات قاره
کلید واژه: سازند کژدمی, داده های لرزه ای, چینه نگاری سکانسی لرزه ای, مقطع لرزه ای, سطوح سکانسی,
چکیده مقاله :
مطالعه تلفیقی اطلاعات زیرسطحی، شامل دادههای لرزهای و چاهپیمایی، ابزاری قدرتمند برای تفسیر دقیقتر چینه نگاری سکانسی و درک بهتر میادین نفتی ارائه میدهد .این رویکرد با مشخص شدن ارتباط بین سکانسهای رسوبی، رخسارهها و خواص مخزنی، به پیشبینی دقیقتر پراکندگی رخسارهها و شناسایی مخازن هیدروکربوری منجر می شوددر همین رلاستا و به منظور ارزیابی سازند کژدمی در سه چاه واقع در یکی از میادین نفتی شمالغرب خلیج فارس، پس از تطابق داده های لرزه ای با داده های چاه توسط چک شات ها، روش تفسیر داده های لرزه ای براساس قوانین چینه نگاری سکانسی و نحوه خاتمه یافتن بازتابنده های لرزه ای بر روی مقاطع لرزه ای جهت تعیین گستردگی سطوح و مرزهای سکانسی و اجزای سکانس کژدمی به کار برده شد. بر اساس مطالعات لرزه ای در میدان مذکور یک سکانس لرزه ای در سازند کژدمی شناسایی و معرفی گردید. اجزای این سکانس شامل سرسازند داریان به عنوان مرزی سکانسی پایینی، سرعضو مدود به عنوان مرز سکانسی بالایی، سرسازند بورگان B مربوط به سیستم تراکت تراز پایین، سرسازند بورگان A مربوط به سیستم تراکت پیش رونده، آهک دیر منطبق بر بیشترین پیشروی سطح آب دریا و کژدمی فوقانی به همراه قسمتی از عضو مدود از سازند سروک مربوط به سیستم تراکت تراز بالا می باشد. سکانس کژدمی بر روی مقاطع لرزه ای دوبعدی در محدوده میدان مورد مطالعه و نواحی اطراف آن تفسیر و نقشه برداری شد و در ادامه با درون یابی نقاط بین خطوط لرزه ای دو بعدی نقشه های هم تراز زیر زمینی در بازه زمان ترسیم گردید
An integrated analysis of subsurface data, encompassing seismic and well log information, serves as an effective approach for refining sequence stratigraphic interpretations and enhancing the understanding of oil fields. This method elucidates the connections between sedimentary sequences, facies, and reservoir characteristics, facilitating more precise predictions of facies distribution and the identification of hydrocarbon reservoirs. In this study, the deposits of the Kazhdumi Formation in a field located in the northwestern Persian Gulf were analyzed across three wells. To achieve a more detailed evaluation of the Kazhdumi Formation, seismic data were calibrated with well data using check shots. Following this calibration, seismic data interpretation was conducted according to sequence stratigraphy principles, focusing on seismic reflector terminations on seismic sections to delineate the sequence boundaries and elements within the Kazhdumi sequence. Seismic analysis revealed a single seismic sequence within the Kazhdumi Formation in the studied field. This sequence comprises several components: the base of the Dariyan Formation (lower sequence boundary), the base of the Maddud Formation (upper sequence boundary), the Borgun B Formation (lowstand systems tract), the Borgun A Formation (transgressive systems tract), the Dair limestone (overlying the maximum flooding surface), and the upper Kazhdumi along with a portion of the Madud member of the Sarvak Formation (highstand systems tract). The Kazhdumi sequence was mapped and interpreted on 2D seismic sections within the study field and adjacent areas. Subsequently, subsurface isochron maps were created by interpolating points between 2D seismic lines.