اوسیای ارسطو و ترجمه آن به Substance
محورهای موضوعی : تعامل اندیشهها، اثرگذاری اندیشههای فلیسوفان بر جامعه و تفکر پس از خودحمید خسروانی 1 , حمیدرضا محبوبی آرانی 2 , سید محمد علی حجتی 3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تربیت مدرس، تهرانك ایران
2 - استادیار گروه فلسفه و حکمت و منطق دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3 - دانشيار گروه فلسفه و منطق و حکمت دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
کلید واژه: اوسیا موجود جوهر ماهیت ذات هیپوستازیس ,
چکیده مقاله :
ارسطو بعنوان اولین کسی که باب مستقلی تحت عنوان «اوسیا» در فلسفه خود گشوده، در آثارش تعاریف مختلفی از این واژه ارائه داده است. به هر كدام از آثار ارسطو بويژه متافیزیک و رسالة مقولات که مينگريم شاهد معانی مختلفی از این واژه هستیم؛ گاهی معنای زیرینترین لایه ، گاهی معنای موجود و گاهی معنای ذات و ماهیت از آن اراده میگردد. در انتخاب معادل مناسب به زبانهای دیگر (لاتین، انگلیسی، عربی و فارسی) برای ترجمة ousia همیشه اختلاف بر روی این کلمه در میان آثار مترجمان، فیلسوفان بعدی و محققان متون فلسفی دیده میشود. این اختلاف از تشتت و ابهامی ناشی میگردد که بیشتر در کتاب متافیزیک وجود دارد، زیرا واژه یی که از نظر لفظی بمعنای being است در جاهای گوناگون، معانی مختلف دیگری نیز دارد. مقاله حاضر درصدد است ابتدا مشترک لفظی بودن این واژه را نشان دهد، سپس دلایل انتخاب substance بعنوان معادلی مناسب برای آن را بررسی نمايد.
Aristotle’s discussion of the Ousia are diverse and confusing since there are various definition of the term especially in Metaphysics, Physics and Categories. He refers to it sometimes as the underlying layer, sometimes he means something similar to the meaning of being, and sometimes as essence and quiddity. Hence, the difficulty and disagreement among the translators and interpreters on the best equivalent for Ousia in other languages. In the present paper, after a short historical discussion about Ousia, I examine some common equivalents for the Ousia in Latin and English and attempt to discuss the different reasons for and against each equivalent. My argument, in general, goes for the term Substance, and I will bring 8 reasons to establish the argument.