موضع سهروردی در باب منطق؛ دگردیسی بنیادین از سنت ارسطویی
محورهای موضوعی : ریشهشناسی مکاتب و آراء فلسفی در ادوار قدیم و جدیدمصطفی عابدی جیغه 1 , مرتضی شجاری 2
1 - دانشگاه تبریز
2 - دانشگاه تبریز
کلید واژه: حکمت اشراق منطق طریقیت منطق سنت ارسطویی سهروردی,
چکیده مقاله :
در اندیشۀ سهروردی منطق برخلاف سنت ارسطویی طریقیت خود را نسبت به شناخت از دست میدهد و جایگاه منطق به بعد از تحقق حکمت موکول میشود. سنت ارسطویی، تمام دانش آدمی را بجز مبادی شناخت به حیطۀ شناخت حصولی وارد ساخته و معرفت را امری نظری تلقی میکند؛ اما شیخاشراق با حضوری دانستن شناخت، آن را از حیطۀ تفکر مفهومی و حصولی بیرون میکشد و شناخت را در گام نخست پیشانظری تصور مینماید. سهروردی حکمت را نخست از طریق شهود بدست میآورد و سپس برای آن برهان اقامه مینماید. وی با چرخشی بنیادین تفکر مفهومی را بر پایۀ تفکر حضوری استوار میسازد و ساحت حضور را معیار ساحت حصول قرار میدهد و با این تلقی، برخلاف جهت اندیشه ارسطویی قدم برمیدارد و تلقی ارسطویی را مبنی بر اینکه تفکر حصولی معیار هرگونه اندیشه يی است نقض مینماید.
In contrast to Aristotelian tradition, in Suhrawardī’s philosophy, logic loses its instrumentality regarding knowledge and its place is established after the realization of wisdom. Aristotelian philosophy includes the whole human knowledge, except the principles of knowledge, within the domain of acquired knowledge and considers knowledge to be a theoretical affair. However, through acknowledging the presential nature of knowledge, Suhrawardī extracts it from the realm of conceptual and acquired thought and maintains that it is primarily pre-theoretical. He initially attains wisdom through intuition and then adduces some arguments for it. Then, by a fundamental turn, he argues that conceptual thought is based on presential thought and emphasizes that the realm of presence is the criterion for the realm of acquisition.