استعاره مفهومی «شادی» در غزلیات حافظ با رویکرد زبانشناسی شناختی
الموضوعات : Literary Criticism and Theory
ژولیا خانی خلیفه محله
1
,
زهره نورائی نیا
2
,
زهره سرمد
3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یادگار امام خمینی (ره)، شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یادگار امام خمینی (ره)، شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یادگار امام خمینی (ره)، شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: استعارة مفهومی, تحلیل شناختی, غزلیات حافظ و مفهوم شادی, معناشناسی شناختی. ,
ملخص المقالة :
زبانشناسی شناختی، نگرشی نوین و دریچهای تازه در مسیر مطالعات بینرشتهای زبانشناسی و ادبیات است. یکی از نظریههای برجسته در این نگرش، نظریة استعاره مفهومی است که عهدهدار انتقال پیامهاست و این ظرفیت را دارد که تجارب انتزاعی زبان را به مفاهیم محسوس و ملموس تبدیل کند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی، در پی دستیابی به الگویی شناختی برای مفهومسازی شادی در غزلیات حافظ است. در این باره، با بررسی استعارههای مفهومی و تحلیلهای شناختی، سعی بر کشف و تبیین نحوۀ تجلی و بازنمایی مفهوم شادی در اشعار حافظ شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نظریههای نظاممند و کاربردی استعارههای مفهومی، با ارائة چارچوبی منسجم و علمی، امکان تحلیل و تبیین دقیق ابعاد پیچیده و ناملموس احساس شادی را در نگرش و جهانبینی حافظ فراهم میآورند. حافظ برای بیان ابعاد گوناگون شادی، از حوزههای تجربی و انتزاعی متعدد و متفاوتی بهره گرفته است. در پژوهش حاضر، وجوه گوناگون مفهوم شادی در انواعی از حوزههای هستیشناختی، جهتمندی و ساختاری و با تجارب حسی گوناگون و بار معنایی مثبت و منفی در جهت عینیسازی این مفهوم بررسی شده است. علاوه بر آن این مقوله در انواعی از حوزههای شناختی اشیا، جاندارمداری، طبیعت، مکان، خوراک نیز مفهومسازی شده است. در حوزة جهتمندی، استعارههای مفهومی شادی در دو جهت بالا و پایین ترسیم شده و سرانجام در حوزة ساختاری، به تحلیل انطباق معنای کلی شادی در قلمروهای تجربی مرتبط با آن پرداخته شده است.