وحدت جوهر جسمانی: تأملی در چالشی ارسطویی
الموضوعات : مطالعات تطبیقی تاریخ فلسفهفائزه حاجیحسینی 1 , مصطفی زالی 2
1 - دانشآموخته کارشناسی ارشد فلسفه، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 - استادیار گروه فلسفه، دانشگاه تهران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: جوهر جسمانی, وحدت, ماده, صورت, پارادوکس وحدت, ترکیب اتحادی ماده و صورت,
ملخص المقالة :
این جستار ناظر به چالشی برآمده از متون ارسطو در تبیین حقیقت جوهر جسمانی است. از یکسو، جسم بمثابه جوهر، همواره ملازم با گونهیی تقدم هستیشناختی است، بنابرین وحدت جوهر جسمانی وحدتی مقدم بر ماده و صورت است. از سوی دیگر، دریافت ارسطو از حقیقت تغییر بگونهیی است که لازم میآید در فرایند تغییر و تبدیل، ماده بعنوان یکی از اجزاء جسم، بمنزلة حافظ وحدت تغییر، در این فرایند ثابت باقی بماند؛ پس جوهر جسمانی مرکب از ماده و صورت، متأخر از آندو و وابسته به آنهاست. یعنی جوهر جسمانی از یکسو، مقدم بر ماده و صورت است و از سوی دیگر، متأخر از ماده و صورت و وابسته به آنها. پاسخ به این مسئله ـکه با عنوان «پارادوکس وحدت» از آن یاد میشودـ در دو قالب تفاسیر سنتی و جدید صورتبندی میگردد. پژوهش پیشرو ابتدا عناصر اصلی ایندو تفسیر را مرور مینماید و با ایجاد تمایز میان دو نوع وحدت، موسوم به وحدت عمودی و افقی، نشان میدهد که تفسیر سنتی از تبیین وحدت عمودی ناتوان است و تفسیر جدید برای تبیین وحدت افقی ناکافی است. سپس، تفسیر اتحادی از ترکیب ماده و صورت ـبعنوان پاسخی سوم به این مسئلهـ صورتبندی میشود که بدون طرح اشکالات قبلی، وحدت افقی و عمودی را تبیین میکند.