نقش نوآوري مالي بر رشد اقتصادي کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه بر اساس مدل رشد شومپیتر
الموضوعات :ارشام هدائی 1 , محمدرضا فرزین 2 , کریم امامی جزه 3 , فرهاد غفاری 4
1 - دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران ، ایران
2 - دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری ، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران؛ و استاد مدعو دانشکده مدیریت و اقتصاد واحد علوم و تحقیقات ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - دانشیار گروه اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4 - دانشیار و عضو حیات علمی گروه اقتصاد دانشکده مدیریت و اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: واژههای کلیدی: نوآور مالی, مخارج دولت, تشکیل سرمایه ثابت, نرخ تورم, آزادسازی تجاری, رشد اقتصادی طبقهبندی JEL: E44 , E58 , N1,
ملخص المقالة :
چكيده در جهان، اکثر اقتصادهای ملی پس از بحران مالی دچار رکود اقتصادی شدهاند. این نیاز به بررسی تأثیر نوآوری مالی و رشد اقتصادی برای محافظت از کشورها در برابر مشکلاتی که ممکن است با کمبودهای بازار بخش مالی مواجه شود، مطرح کرده است. با رشد در اقتصاد جهانی، یکی از عوامل اساسی نوآوری مالی است که در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه مشاهده میشود و نتایج ثمربخشی برای اقتصاد ایجاد مینماید. رابطه بین نوآوری مالی با رشد اقتصادي طی چند دهه اخیر بهعنوان یکی از موضوعات موردتوجه اقتصاددانان است. در این مطالعه، با استفاده از آزمون PMG تأثیر شاخصهای نوآوری مالی بر رشد اقتصادی در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه را برای دوره زمانی 2000 تا 2022 آزمون میکنیم. از سه متغیر پروکسی برای محاسبه نوآوری مالی استفاده شده است،: نقدینگی به حجم پول در گردش (M2/M1)، اعتبار بانکی به بخش خصوصی، پروکسی با ضریب نفوذ تلفن همراه برای محاسبه تعداد مشترك فعال اینترنت به جمعیت استفاده میشود. در کشورهای توسعهیافته در بلندمدت همه ضرایب بهجز نرخ تورم در سطح 5% معنادار میباشند. تأثیر هزینههای دولت، تشکیل سرمایه ناخالص و آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی مثبت بوده است. ضرایب M2/M1 و نفوذ تلفن همراه منفی و ضریب اعتبارت مثبت میباشند. در کشورهای درحالتوسعه ضرایب M2/M1 و نفوذ تلفن همراه منفی و اعتبارات مثبت میباشند. از شاخصهای نوآوری مالی M2/M1 و ضریب نفوذ تلفن همراه (MB) تأثیر منفی بر رشد اقتصادی دارند. رشد نوآوری نمیتواند زیربنای توسعه اقتصادی برای اقتصادهای درحالتوسعه باشد؛ زیرا زیرساختها در این کشورها فراهم نمیباشند.