واکاوی تحلیلی تعادل ساختاری تمییز در ترجمه فارسی حدّاد عادل از قرآن کریم (مطالعه موردپژوهش: سورههای اسراء و مریم)
الموضوعات :محمّدحسن امرایی 1 , محمدتقی زندوکیلی 2 , جهانگیر امیری 3 , مجید محمدی 4
1 - -ادبیات و علوم انسانی - گروه زبان و ادبیات عرب
2 -
3 -
4 -
الکلمات المفتاحية: ترجمه قرآن حدّاد عادل زبانشناسی تمییز تعادل نحوی,
ملخص المقالة :
ترجمه قرآنکریم به زبان فارسی یکی از چالشانگیزترین بخشهای ترجمه است که رسالت آنتوسعه و ترویج فرهنگ قرآنی و انتقال آموزهها و تعالیم وحیانی است. از اصول و ضرورتهای اساسی هر ترجمه، علاوه بر انتقال و رساندن پیام و محتوای متن مبدأ قرآن کریم، تلاش برای برقراری ساختارهای نحوی- صرفی، معنایی- واژگانی، آوایی و بلاغی و ایجاد تعادل یا تشابه میان ساختارهای متفاوت زبان مبدأ قرآن کریم و مقصد زبان فارسی است؛ زیرا برخی نقشهای نحوی زبان عربی در زبان فارسی ساختار مشابه نحویِ مشخصی ندارد. ازاینرو نیازمند برقراری ساختاری معادل یا مشابه در زبان فارسی هستند. این تعادل، بهویژه در مورد ترجمه قرآن کریم، اجتنابناپذیر است تا جایی که ترجمه قرآن را علمیتر و منطقیتر میسازد. از مهمترین ساختارهای زبانی که نقشی بنیادین در فرایند ترجمه و تحلیلهای بینزبانی دارد، ساختار نحوی است. «تمییز» ازجمله نقشهای نحوی است که ترجمۀ آن به سبب فقدان معادل ساختاری در زبان فارسی دقت خاصی میطلبد. از همین روی باید بر مبنای مشابه ساختاری -نه معادل ساختاری- در زبان فارسی معادلیابی شود. بیدقتی در برقراری این پیوند متعادل سبب بروز مشکلات و چالشهایی در حوزه ترجمه فارسی تمییز میشود. بر همین اساس، این مقاله ترجمه دکتر حدّاد عادل را مورد مداقّه و اعمالنظر قرار داده که نتایج حاصله حاکی از توفیق این مترجم در دستیابی به معادلهایی دقیق و نزدیکتر برای تمییز در زبان مقصد بوده است. بررسیها نشان داد که ترجمه ایشان نسبت به بسیاری از ترجمههای معاصر موفقتر عمل کرده است تا جایی که بیشتر تمییزهای موجود در سورههای مریم و اسراء را بهدرستی ترجمه کردهاند.