ارتباط بين ارکان حکمت و حکومت آرماني در انديشه سهروردي با تطبيق بر آراء افلاطون
الموضوعات : Geneology of philosophical schools and Ideas
1 - دانشگاه شيراز
الکلمات المفتاحية: عالم اعلي معرفت اشراقي حکومت مطلوب (مدينه فاضله) رياست حکومت ,
ملخص المقالة :
انديشه آرمانشهري بحث مفصلي است که قدمتي باندازه تاريخ بشري دارد. افلاطون نخستين فيلسوفي است که جامعه آرماني را در قالبي فلسفي به تصوير كشيده است. از سوي ديگر، در جهان اسلام فارابي آغازگر اين انديشه و ميراث گذار آن براي انديشمندان بعد از خود تا به امروز ميباشد. شيخ شهاب الدين سهروردي از جمله فيلسوفاني است که در جستجوي جامعه کمال مطلوب به انديشه فلسفي خويش سمت و سو ميدهد؛ حکومت مطلوبي که از دل هستي شناسي و معرفت شناسي اشراقي او بدست مي آيد. نوشتار حاضر بر آن است که به بررسي اين رابطه وثيق پرداخته و با توجه به جايگاه افلاطون در نزد سهروردي مواضع وفاق و خلاف اين دو انديشمند را در اين زمينه تعيين کند. با وجود شباهتهايي بين ديدگاه ايشان، بويژه در مواردي نظير گرايش انسان به جامعه مدني، تطابق و هماهنگي حکومت مطلوب آنها با نظام کائنات و منحصر بودن حاکميت به صاحبان معرفت به حقايق عالم اعلي، از استقلال انديشه سهروردي بخصوص در مبحث رياست حکومت مطلوب و صفات او نميتوان گذشت.