برنامهریزی سناریومحور اثر تغییرات عوامل مؤثر بر ارزش بازار فولاد با استفاده از رویکرد پویاییشناسی سیستم در شرکت معدنی و صنعتی چادرملو اردکان یزد
الموضوعات :
مرتضی قاسمی
1
,
محمد زارعی محمودآبادی
2
,
مرتضی نبی میبدی
3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مدیریت صنعتی، دانشگاه میبد، میبد، ایران.
2 - دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشگاه میبد، میبد، ایران
3 - استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه میبد، میبد، ایران
الکلمات المفتاحية: برنامهریزی سناریومحور, ارزش بازار, پویاییشناسی سیستم, پیشران اقتصادی, شرکت معدنی و صنعتی چادرملو.,
ملخص المقالة :
هدف: برنامهریزی سناریومحور، روشی منظم و منضبط است که از آن برای کشف نیروهای پیشران کلیدی در متن تغییرات شتابان، پیچیدگیهای فوقالعاده و عدم قطعیتهای متعدد استفاده میشود. از طریق این روش، رهبران و مدیران با نگاه به رویدادهای غیرمنتظره در آینده و درک عمیق پیامدهای احتمالی آنها، چندین داستان یا روایت متمایز درباره آیندههای ممکن را کشف و تعریف میکنند. این سناریوها ابزاری برای نظم بخشیدن به بینشها و استنباطهای رهبران و مدیران هستند. با توجه به اهمیت برنامهریزی در صنعت فولاد و با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد برنامهریزی سناریومحور و نیز با تکیه بر رویکرد پویاییهای سیستم، مسأله اصلی در پژوهش حاضر اجرای یک برنامهریزی سناریومحور جهت بررسی اثر تغییرات عوامل مؤثر بر ارزش بازار فولاد با استفاده از رویکرد پویاییشناسی سیستم در شرکت معدنی و صنعتی چادرملو اردکان یزد است. ضرورت: پویایی¬شناسی سیستم، یک نگرش منسجم پویا به مدلسازی است که جنبههای کمی یا کیفی را برای شبیهسازی یک پدیده در طول زمان با هم ترکیب میکند. با توجه به اهمیت بالا و نقش ویژه صنعت فولاد و ارزش و تأثیرگذاری آن در اقتصاد کشور و نیز معاملات و تبادلات جهانی، لزوم و وجوب بررسی یک برنامهریزی سناریومحور در رابطه با اثر تغییرات عوامل مؤثر بر ارزش بازار فولاد با استفاده از رویکرد پویاییشناسی سیستم بیش از پیش محسوس است. روش¬شناسی: پژوهش حاضر از نظر ماهیت بر اساس روشهای جدید آیندهنگاری، تحلیلی و اکتشافی است که با کمک مدلهای کمی و کیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد خبره در حوزه بازار و صنعت فولاد در استان یزد بودند و برای تجزیهوتحلیل دادهها و اطلاعات از نرمافزار Vensim DSS استفاده شد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که تأمین نیازهای نقدینگی بهمنظور طرحهای سرمایهگذاری و سرمایه در گردش متکی به منابع داخلی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو اردکان یزد و بازار سرمایه بوده است و متغیر ارزش بازار فولاد شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، نسبت به همزمانی تغییر در مؤلفههای تبیین کننده اعتماد به بازار فولاد با تغییرات دانش و فرهنگ سرمایهگذاری، حساسیت به مراتب بیشتری نشان میدهد. به بیان دیگر در راستای افزایش ارزش بازار فولاد درصورتی که سیاستگذاری مطلوب این متغیرها با یکدیگر مدنظر قرار داشته باشد، ارزش بازار فولاد شرکت معدنی و صنعتی چادرملو با ضریب افزایش بیشتری تغییر خواهد کرد.